طراحی از آن جهت که باید با هدفی معین انجام شود متفاوت از هنر است. اصول طراحی شامل قوانینی است که طراح باید دنبال کند تا ترکیب موثری که به طور واضح پیام مخاطبانش را ارائه میدهد ایجاد کند. شاید بتوان گفت بهطورکلی طراحی با خلاقیت در ارتباط است. اگر یک کارآفرین یا طراح تازهکار هستید ممکن است وسوسه شوید و پنج تایپ فیس و رنگی که چشم شما را میگیرند، ترکیب کنید و باور داشته باشید که چیزی تازه ایجاد میکنید. نتیجه نهایی احتمالا یه طراحی نا خوشایند است، چرا که فاقد هر گونه اصول زیباییشناسی و طراحی است.
طراحی گرافیک یا گرافیکدیزاین وابسته به نظم و انضباط و قوانین زیباشناسانهاست که فراتر از سطح است و بر پایهی اصول و مبانی خاصی شکل گرفته است و اگر تعادل و تناسب آن نادیده گرفته شود، طراحی ضعیف و بی اثر خواهد بود. اعمال و رعایت کردن این اصول حتی در طراحی لوگو تا کارت ویزیت و بستهبندی محصولات همواره مفید و کارگشا خواهد بود و شما را در تبدیل شدن به یک طراح موفق یاری میکند.
در این مقاله ۷ اصل اساسی که طراحی شما را برجسته خواهد کرد بیان میکنیم.
تاکید در طراحی
هنگامی که به شما میگویند یک پوستر برای یک کنسرت ایجاد کنید، شما ابتدا باید از خودتان بپرسید: اولین بخش اطلاعاتی که مخاطبان من باید بدانند چیست؟ آیا در مورد گروه موسیقی است یا محل برگزاری کنسرت؟ و همچنین اطلاعاتی در مورد تاریخ و هزینه کنسرت؟
ابتدا باید یک طرح ذهنی ایجاد کنید و اجازه دهید مغز شما اطلاعات را سازماندهی کند. سپس طرح خود را بهگونهای تنظیم کنید که موارد سفارش را در اختیار شما قرار دهد. اگر نام گروه ضروریترین اطلاعات باشد، آن را در مرکز تصویر یا بزرگترین عنصر در پوستر قرار دهید. میتوانید از فونت بولد یا در قویترین حالت آن استفاده کنید و همچنین دانستن تئوری رنگ و استفاده از ترکیبات رنگی قوی، برای برجسته کردن نام گروه مورد استفاده قرار میگیرد.
اگر ترکیب خود را بدون درک درستی از آنچه که در حال تلاش برای برقراری ارتباط هستید شروع کنید، طراحی شما موفق نخواهد شد.
تعادل و تراز در فرایند دیزاین
طرحهای متقارن اگر گاهی خسته کننده نباشند همواره خوشایند و جسورتر هستند و می توانند جذابیت بصری واقعی و حرکت در ترکیب شما را موجب شوند.
تباین یا تضاد میان عناصر در طراحی
کنتراست همان چیزی است که باعث میشود طراحی از چهارچوب صفحه فراتر برود و در حافظه شما باقی بماند. در واقع کنتراست بین عناصر شما در طراحی و فضا تفاوت ایجاد میکند. پس زمینه شما باید به طور قابل توجهی متفاوت از رنگ عناصر بصری بهکار رفته در طراحی باشد آنچنان که هم هماهنگی ایجاد کند و هم قابل خواندن باشد.
اگر قصد دارید با نوشتار کار کنید، درک اهمیت و چگونگی ایجاد کنتراست فوق العاده ضروری است. زیرا این امر موجب تعادل در وزن و اندازه نوشتار شما میشود و بدین وسیله مخاطبان شما میفهمند که چه چیز اهمیت بیشتری دارد، اما یکنواختی و یکسان بودن عناصر بصری و ضخامت و اندازه یکسان عناصر موجب کژ فهمی و یکنواختی اهمیت عناصر میشود و پیام تصویر به درستی قابل تشخیص نیست.
کنتراست را می توان با دو فونت قوی (یا حتی یک متن قوی در وزنهای مختلف) ایجاد کرد. همانطور که فونتها را اضافه میکنید، طراحی خود را نیز رقیق میکنید. همانطور که در نمونههای طراحیهای قوی و موثر میتوانید شاهد باشید، بیشتر طرح ها تنها از یک یا دو تایپفیس استفاده میکنند.
تکرار عناصر در طراحی
اگر خودتان را به دو تایپفیس قوی یا سه رنگ قوی محدود کنید، به زودی میبینید که باید بعضی چیزها را تکرار کنید. درست است اغلب گفته میشود که تکرار طراحی را یکپارچه و تقویت میکند. اگر شما در پوستر خود فقط یک مورد استفاده از حروف یا خطوط آبی ایتالیک داشته باشید میتواند مانند یک خطا قلمداد شود درحالیکه اگر از سه المان آبی استفاده کنید، ایجاد انگیزه کردهاید و به کنترل طراحی خود ادامه میدهید. تکرار میتواند فراتر از یک محصول چاپی مهم باشد.
تناسب در دیزاین
تناسب، اندازه و وزن بصری عناصر در ترکیب و نحوه ارتباط آنها با یکدیگر است. این اغلب کمک میکند که بهجای طرح کامل به رویکرد طراحی خود در همه قسمتها کمک کنید. گروهبندی موارد مرتبط میتواند آنها را بهاندازهای کوچکتر اهمیت دهد ـ فکر کنید یک باکس در قسمت پایین پوستر برای اطلاعات بلیط یا یک نوار کناری در یک وب سایت برای نوار جستجو. تناسب فقط وقتی بهدست میآید که تمام عناصر طراحی شما در اندازه ی خوب و ذهنی قرار گرفته باشند. هنگامی که شما هماهنگی، تعادل و کنتراست را انجام میدهید، نسبت باید به صورت طبیعی ظاهر میشود.
جنبش در طراحی
جنبش، کنترل عناصر در یک ترکیب به طوری که چشم منتهی به حرکت از یکی به دیگری شود و اطلاعات بهطور صحیح به مخاطبان شما منتقل شود شامل میشود. جنبش در کار شما داستان یا روایت ایجاد میکند. اگر به طراحی خود نگاه کنید و چشمتان در نقطهای بر روی آن گیر کند یا عنصری بیش از اندازه بزرگ بهنظر برسد، بسیار بُلد یا پُررنگ باشد، کمی دور از مرکز به نظر برسد یا از لحاظ رنگ جالب نباشد ـ به عقب برگردید و عناصر را تنظیم کنید تا همه چیز در هماهنگی باشد.
فضای سفید در طراحی
همه عناصر دیگر با آنچه شما به طراحی خود اضافه میکنید، مقابله می کنند. فضای سفید (یا فضای منفی) تنها چیزی است که بهطور خاص با مواردی که شما اضافه نمیکنید سروکار دارد. فضای سفید و منفی برای طراحان مبتدی میتواند یک منطقه خطرناک باشد. اغلب ترکیببندی بهراحتیمیتواند بیش از فضای تنفس طراحی را از حد متوسط به موفق ارتقا دهد.
در حقیقت فضای سفید هیچ کاری انجام نمی دهد ـ تنها سلسله مراتب و سازمانبندی ایجاد میکند. مغز ما بهطور طبیعی فضای سفید زیادی را در اطراف یک عنصر با اهمیت و لوکس قرار می دهد. این در واقع از طریق چشمان ما این پیام را منتقل میکند که اشیا در یک منطقه بهطور جداگانه با اشیا در منطقه دیگر گروهبندی میشوند.
حال باید چگونه از اصول طراحی استفاده کنیم؟
یک طراحی لازم نیست به شدت از این قوانین پیروی کند تا “خوب” باشد. بلکه حتی برخی از طراحیهای کاملا ذهنی و موفق یک یا چند مورد را به منظور ایجاد یک کار چشم نواز و موثر نادیده میگیرند.
جلد “Bed Moved” طراحی شده توسط جانت هانسن را در نظر بگیرید. این یکی از بزرگترین کتابهای سال ۲۰۱۶ بود. شما بلافاصله در خط اول عنوان THEEB را خواندید؟ آیا چشمتان به خط پایین که در آن M از “متحرک” در یک خط متفاوت از بقیه کلمه جدا شده است پرید؟ طراحی به وضوح شکستن دو قاعده حرکت و تراز است. اما با توجه به اطمینان طراح، استفاده از طرح رنگی متضاد و ساختار تکراری، چشم شما به راحتی به عنوان و نام نویسنده کتاب هدایت میکند. نزاع تعادل و سردرگمی، چیزی است که طراحی را انقلابی میکند و پاداش میدهد.
عناصر یک طراحی باید به عنوان بخشهای متحرکی بهنظر برسند که برای گفتن داستان ترکیب میشوند. همانطور که به پروژه طراحی خود نزدیک میشوید، ابتدا باید از این اصول طراحی مطلع شوید. فقط پس از آن شما قادر به شکستن قوانین برای ایجاد سبک امضای خود هستید.