وبلاگ فدک پرینت

کنتراست رنگ در طراحی

برای یک طراح و یک نقاش رنگ دارای عملکردی یکسان نیست؛ مسئله‌‌ی رنگ برای طراح دو جنبه دارد، یکی اینکه چگونه از مواد رنگ شده‌ای که در صنعت تولید می‌شود استفاده کند و دیگر اینکه با چه روشی عناصر رنگی را در طراحی خود تداخل دهد. شناخت رنگ و توجه به ویژگی‌های آن می‌تواند به انحاء مختلف در طراحی یک اثر تجسمی یا کاربردی خواه یک نقاشی طبیعت بیجان باشد، خواه منظره یا نقاشی انتزاعی یا تزئینی، رنگ‌آمیزی نقوش یک پارچه، تزئینات داخلی، صفحه ‌آرایی یا ساختن پوستر تبلیغاتی یا حتی اثر حجمی و دیگر موارد به‌کار آید و مد نظر قرار گیرد.
چگونگی تاثیرگذاری رنگ‌ها در یک اثر تجسمی صرفاً بستگی به نحوه‌ی اختلاط و نوع رنگ‌های به‌کار رفته در آن اثر ندارد، بلکه مربوط به هر چیز در مورد چگونگی استفاده از کنتراست رنگ‌ها است. برای این‌که حالت رنگ در یک اثربخشی رنگین به صورتی جاندار و پر تحرک جلوه کند، باید دانست که چگونه و بر اساس کدام قواعد رنگ‌ها را در ترکیب مورد نظر استفاده کنیم. نتیجه‌ی موفقیت‌آمیز بستگی به شناخت روابط میان رنگ‌ها و قواعد استفاده از کنتراست‌های رنگی دارد. البته این موضوع به این معنی نیست که هرکس با شناخت قوانین رنگ می‌تواند اثری خلاقانه با ارزش‌های هنری بوجود بیاورد بلکه شناخت این قوانین می‌تواند به هرچه بهتر به نمایش گذاشتن خلاقیت هنرمند کمک کند. هرچند هنرمندان پیش از هرچیز با الهام از ندای درونی و ذوق خود آثار و طراحی‌هایی ایجاد کرده اند اما با تمرین و ممارست و شناخت قوانین رنگ می‌توان نحوه درست استفاده و کاربرد مناسب رنگ را فراگرفت.

هنرمندان بسیاری راجع به قوانین کنتراست رنگ تحقیق کرده‌اند و اغلب از هم‌آرایی، روابط اسرارآمیز و گفت‌وگوی میان رنگ‌ها سخن گفته‌اند.

مشهورترین نظریه در خصوص کنتراست رنگ مربوط به وجود هفت کنتراست رنگی است که عبارتند از:

  1.  کنتراست ته‌رنگ
  2. کنتراست تیرگی ـ روشنی
  3.  کنتراست رنگ‌های سرد و گرم
  4.  کنتراست رنگ‌های مکمل
  5. کنتراست همزمانی رنگ‌ها
  6. کنتراست کیفیت رنگ
  7. کنتراست کمیت یا وسعت سطوح رنگ‌ها

کنتراست ته‌رنگ

این کنتراست ساده‌ترین کنتراست‌های هفتگانه رنگ است. برای رسیدن به ا ین نوع کنتراست کافیست که از رنگ‌های خالص استفاده کنیم. منظور از رنگ‌ها خالص نه فقط سه رنگ اصلی بلکه همه‌ی رنگ‌های چرخه‌ی رنگ را تا وقتی که با سیاه، سفید، خاکستری یا رنگ‌ مکمل‌شان مخلوط نکرده‌ایم به عنوان رنگ‌های خالص می‌توان شناخت.
این رنگ‌ها وقتی در کنار هم قرار می‌گیرند چون به واسطه‌ی تفاوت رنگ‌شان از هم متمایز هستند کنتراست ته‌رنگ را بوجود می‌آورند اما هرچه از سه رنگ اصلی فاصله بیشتری پیدا کنند قدرتشان برای ایجاد کنتراست ته‌رنگ کمتر می‌شود. شدیدترین حالت کنتراست تیرگی ـ روشنی میان سیاه و سفید به وجود می‌آید، و شدید ترین کنتراست ته‌رنگ میان سه رنگ اصلی قرمز، زرد و آبی که هیچ وجه اشتراکی از جهت رنگ با یکدیگر ندارند به‌وجود دارد. به همین ترتیب کنتراست ته‌رنگ در میان رنگ‌های درجه دوم یعنی سبز، نارنجی و بنفش که رنگ‌های ترکیبی هستند کمتر می‌شود و در رنگ‌های درجه سه کاهش بیشتری می‌یابند.
کاربرد موفقیت آمیز کنتراست ته‌رنگ بستگی به شناخت توانایی‌ها و قدرت بصری رنگ‌ها و چگونگی استفاده از آن‌ها در یک ترکیب دارد و وقتی با سیاه و سفید مخلوط شوند از میزان کنتراست ته‌رنگ آن‌ها کاسته می‌شود. اما بکار گرفتن سیاه و سفید مجاور رنگ‌های خالص در یک ترکیب رنگی می‌تواند گاهی به ایجاد کنتراست ته‌رنگ و شدت بخشیدن به تأثیرات رنگ‌های تیره یا روشن کمک کند. زیرا سیاه به واسطه تیرگی خود وقتی به‌عنوان زمینه یا در مجاورت رنگ‌ها به کار گرفته شود می‌تواند به شدت روشنایی و درخشش رنگ‌ها بیفزاید و سفید رنگ ها را به صورت تیره‌تری جلوه‌گر می‌سازد.
البته وسعت سطح رنگ‌ها یا تیرگی و روشنی آن‌ها نیز می‌تواند در ایجاد شدت کنتراست ته‌رنگ یا کاهش آن مؤثر باشد.

کنتراست تیرگی روشنایی

تیرگی و روشنی نقش بسیار عمیقی در زندگی زندگی انسان و دیدن اشیائ و رنگ آن‌ها دارد، تیرگی و روشنی یکی از وجوه متمایزکننده‌ رنگ‌ها و شکل‌ها از یکدیگر است. همچنان‌که درک بصری از برجستگی و فرورفتگی و دوری و نزدیکی اشیاء نیز با توجه به میزان تیرگی و روشنی آن‌ها میسر می‌شود.
میزان تیرگی هر رنگ را می‌توان به طور مناسب با یک درجه از خاکستری بیفام (خاکستری حاصل از ترکیب رنگ سیاه و سفید) نشان داد. بنابر این هر رنگ دارای درجه‌ای از تیرگی مخصوص به خود است. به عنوان مثال روشن‌ترین رنگ جدول زرد و تیره‌ترین رنگ آن بنفش است و این دو شدید ترین درجه از کنتراست تیرگی ـ روشنی رنگ را در کنار یکدیگر به‌وجود می‌آورند.
به هر میزان که رنگ‌ها را با سفید یا سیاه مخلوط کنیم از درجه‌ی خلوص آن‌ها کاسته خواهد شد و در مقابل درجات مختلفی از ارزش رنگی، یا درجات تیرگی ـ روشنی یک رنگ ایجاد می‌شود که به راحتی قابل مقایسه با رنگ‌مایه‌های مختلف خاکستری خواهد بود. علاوه‌بر این ارزش‌های تیره ـ روشن رنگ‌ها معولا بستگی به شدت و نوع نوری که بر آن‌ها تابیده می‌شود نیز دارد. در این صورت طراح باید شرایط نور و شدت آن و کاربرد رنگ در طراحی را نیز مد نظر قرر دهد.
در هر حال تیرگی و روشنی رنگ‌ها و چگونگی استفاده از آن‌ها در یک اثر تجسمی می‌تواند به هنرمند یا طراح کمک کند تا بنا به ضرورت از قدرت تاثیرگذاری رنگ‌ها بهره ببرد.آن‌چنان‌که بخشی از پلان‌بندی و نمایش عمق فضایی به کمک تیرگی و روشنی رنگ‌ها انجام می‌شود. معمولا در پلان اول رنگ‌ها روشن‌تر و قوی‌تر ظاهر می‌شوند، در حالی‌که در پلان‌های دوم و سوم از رنگ‌های خاموش‌تری استفاده می‌شود. در عین حال ارتباط میان فضای منفی و فضای مثبت یک اثر می‌تواند به کمک تیرگی و روشنی رنگ‌ها بوجود بیاید.

کنتراست سرد ـ گرم

کنتراست سرد ـ گرم بر پایه احساسی درونی از دیدن رنگ‌ها بوجود می‌آید. رنگ‌ها به طور مستقیم و توسط حس بینایی بر همه وجود ما تاثیر می‌گذارند. واقعیت رنگ نیز چیزی است که از طریق احساس بینایی تأثیرات عمیقی بر جسم موجودات می‌گذارد. برخی از رنگ‌ها مثل قرمز، زرد و رنگ‌های مربوط به آن‌ها را عموما گرم احساس می کنیم و رنگ‌هایی مثل سبز، آبی و ترکیب‌های مربوط به آن‌ها را معمولا سرد و خنک احساس می‌کنیم.
می‌توان قرمز ـ نارنجی را به عنوان پر حرارت‌ ترین رنگ و سبز ـ آبی را سرد ترین رنگ احساس کرد. هرچند برای سردی و گرمی رنگ‌ها هیچ حد و مرز دقیقی نمی‌توان قائل شد و حس سرد یا گرمی آن‌ها بستگی به رنگ‌های هم‌جوار و حس درونی مخاطب دارد اما در حالت کلی بر اساس دایره رنگ با یک خط قطری که از سبز ـ زرد به قرمز ـ بنفش امتداد می‌یابد می‌توان یک حد تقریبی را میان رنگ‌های گرم در سمت راست دایره و رنگ‌های سرد در سمت چپ دایره تصویر کرد.

 

کنتراست رنگ‌های مکمل

تاثیرگذاری دو رنگ مکمل به روی هم طوری است که یکدیگر را از نظر درخشش و قدرت فام به شدیدترین مرتبه ارتقاء می‌دهند. در دایره دوازده رنگ، دو رنگ مکمل به‌صورت قطری روبه‌روی یکدیگر قرار می‌گیرند. به طور مثال زرد و بنفش مقابل هم، قرمز و سبز، نارنجی و آبی هم روبه‌روی هم قرار دارند. و همان‌طور که از مخلوط کردن سه رنگ اصلی خاکستری تیره فام‌دار حاصل می‌شود، از اختلاط دو رنگ مکمل هم خاکستری تیره فام‌دار به دست می‌آید.
چنان‌چه دو رنگ مکمل به تناسب با یکدیگر مخلوط شوند خاکستری‌های رنگین و آرامی حاصل می‌شود.
در حالی‌که چشم وجود همه نور را جستجو می‌کند و رنگ‌ مکمل می‌تواند مجموعه‌ی احساس بصری ما را از رنگ به کمال برساند. وجود رنگ‌هایی مکمل در یک ترکیب بصری می‌تواند در ایجاد رابطه هماهنگ میان رنگ‌ها نقش مهمی داشته باشد و احساسی از کمال رنگ را بوجود بیاورد. اما اینکه به چه میزان، در چه شکل و چه رابطه‌ای رنگ‌های مکمل در یک ترکیب زیباترین حالت خود را به نمایش می‌گذارند، موضوعی است که کاملا مربوط به تبحر توانایی و شناخت یک هنرمند از رنگ و به‌کار بردن آن دارد.

کنتراست همزمان

کنتراست همزمان ناشی از تاثیر عمومی رنگ‌ها به روی احساس بینایی است و با رابطه میان رنگ‌های مکمل ایجاد می‌شود. وقتی که از خاکستری‌ها در یک ترکیب رنگی استفاده می‌شود به نحو مؤثرتری کنتراست همزمان احساس می‌شود. زیرا خاکستری‌های بی‌فام یا خنثی که از ترکیب سیاه و سفید حاصل می‌شوند، عموما شخصیت خود را از رنگ‌هایی که در مجاورت آن‌ها قرار گرفته‌اند اخذ می‌کنند. به همین دلیل وقتی در مجاورت آن‌ها قرار می‌گیرند به سادگی تحت تاثیر کنتراست همزمان مایل به رنگ مکمل آن دیده می‌شوند. این حالت وقتی به اوج خود می‌رسد که تیرگی خاکستری مورد نظر متناسب با میزن تیرگی رنگ مجاور آن باشد.

خاکستری‌ وسط که از نظر تیرگی متناسب با رنگ زمینه است، در اثر تاثیرات کنتراست همزمانی، مایل به رنگ مکمل زمینه دیده می‌شود.

 

کنتراست همزمان نه تنها در میان خاکستری و یک رنگ خالص به وجود می‌آید، بلکه در میان دو رنگ که به طور کامل مکمل یکدیگر نیستند نیز اتفاق می‌افتد. در این حالت یکی از رنگ‌ها رنگ مجاور خود را تبدیل به رنگ مکمل خود می‌کند و شدت درخشش یکدیگر را به صورت فام مکمل افزایش می‌دهند. برای این منظور می‌توان با انتخاب یک رنگ از چرخه‌ی دوازده رنگی مثل سبز و قرار دادن آن در کنار رنگ سمت چپ یا سمت راست مکمل آن به وجود آمده کنتراست همزمان را مشاهده کرد.

تأثیر کنتراست همزمان باعث شده است که در تصویر سمت چپ قرمز ـ نارنجی بر زمینه‌ی سبز به صورت قرمز دیده شود. در حالی‌که همان قرمز ـ نارنجی در زمینه قرمز به حالت طبیعی خود دیده می‌شود.
تأثیرات کنتراست همزمان به روی رنگ‌هایی که در مجاورت یکدیگر نیز قرار گرفته‌اند نیز وجود دارد.

کنتراست کیفیت رنگ

منظور از کیفیت رنگ حالت خلوص و اشباع رنگ است. وقتی یک رنگ خالص در کنار رنگ‌های نا خالص که با سیاه و یا با مکمل خود مخلوط شده‌اند قرار می‌گیرد، کنتراست کیفیت رنگ ایجاد می‌شود. به محض اینکه یک رنگ با سیاه تیره و یا سفید روشن شود ویا با خاکسری مکمل خود مخلوط شود از حالت خلوص خارج شده و درخشش رنگین خود را از دست می‌دهد و کدر می‌شود.

 

 

کنتراست کمیت و وسعت سطوح

توضیحات راجع به سایر کنتراست‌ها نشان می‌دهد که چه اندازه وسعت سطوح رنگی در شدت بخشیدن به کنتراست‌ها موثر است. در عین حال کنتراست‌های دیگر نیز برای نشان دادن شدت کنتراست وسعت سطح نقش بسیار مهمی دارند. به عنوان مثال خلوص رنگ‌ها، گرمی و درخشش آن‌ها تاثیری قوی در ایجاد کنتراست کمیت دارد.
کنتراست کمیت مربوط به رابطه متقابل دو یا چند سطح رنگی از نظر وسعت است. در این کنتراست رابطه‌ی بزرگی و کوچکی سطوح رنگین نقش اصلی را بازی می‌کند. زیرا نسبت بزرگی سطح رنگ‌ها با یکدیگر می‌تواند در ایجاد رابطه هماهنگ میان آن‌ها مؤثر باشد. به طوری‌که از نظر بعدی هیچکدام نسبت به دیگری برتری خاصی نداشته باشد.
در ایجاد کنتراست کمیت دو عامل نقش اساسی دارند:

مبنای ایجاد تناسب میان سطوح رنگی بر اساس درخشش آن‌ها است. گوته شاعر، فیلسوف و رنگ‌شناس سده‌ی نوزدهم میزان روشنی رنگ‌ها را بر اساس اعداد زیر تعیین کرده است. هرچند در این میزان قطعیتی ندارد و هنرمندان معمولا ترکیب‌های رنگی خود را بر اساس احساس درونی، توانایی و مهارتشان و درخشش رنگ‌ها انتخاب می‌کنند.

 

اعداد پیشنهادی گوته در مورد وسعت سطوح رنگ بدین صورت است:

 

زرد ۹/ نارنجی ۸/ قرمز ۶/ سبز ۶/ آبی ۴/ بنفش ۳

و ارزش‌های عددی رنگ‌های مکمل نسبت به یکدیگر به این شرح است:

زرد به بنفش= ۹: ۳
وسعت سطح متناسب آن‌ها با یکدیگر برابر ۱ به ۳ است. یعنی وسعت سطح ئرنگ بنفش باید ۳ برابر وسعت سط رنگ زرد باشد تا از نظر تأثیر بصری با آن هماهنگ باشد.

نارنجی به آبی= ۸: ۴
وسعت سطح متناسب آن‌ها با یکدیگر برابر ۱ به ۲ است. یعنی سطح رنگ آبی بایستی ۲ برابر وسعت سطح رنگ نارنجی بشود تا از نظر تاثیر بصری با آن هماهنگ شود.

قرمز به سبز= ۶: ۶
وسعت سطح متناسب با این دو رنگ با هم برابر و نسبت ۱ به ۱ است.
یعنی رنگ‌های قرمز و سبز برای ایجاد تأثیر بصری هماهنگ از وسعت سطح برابری برخوردارند.

الهام از ندای درونی و کاربرد ذوقی استفاده از رنگ در کنار دانش و شناخت مبانی رنگ‌ها زمینه‌های بیشتری برای ایجاد اثری موفق و تاثیرگذار برای طراح فراهم می‌کنند و در عین حال نیازمند تمرین و ممارست در به‌کار بردن کنتراست‌های متفاوت نیز هست. امیدوار هستیم این مقاله اطلاعات مفیدی در مورد ترکیب‌های مختلف و شناخت کنتراست‌های چندگانه رنگ‌ در اختیار مخاطبان گرامی قرار دهد.

 

 

 

منابع:حسینی‌راد، عبدالمجید (۱۳۸۳)، مبانی هنرهای تجسمی (قسمت دوم)، تهران، شرکت چاپ و نشر کتاب‌های درسی ایران.