بافت
بافت یکی از عناصر تأثیر گذار و مؤثر در ترکیببندی بصری است. وجود بافتهای مختلف موجب حساسیت بخشیدن به سطحهای گوناگون در اثر میشوند و موجب میشوند هنگام مشاهده تصویر تنها تیرگی ـ روشنیها دیده نشوند، بلکه حس بینایی و لامسه با هم ترکیب شده و نرمی، خشنی، سردی، سکون نیز احساس شود و به مخاطب احساس بیشتری منتقل شود و به دو شیوه میتوان به این کیفیت بصری در طراحی دست یافت.
بافت تصویری
این بافت به صورت شبیهسازی از اشکال و اشیاء طبیعت به صورت واقعنما ساخته و پرداخته میشود و با روئیت آنها احساسی را که قبلا از طریق لمس چیزها تجربه کردهایم مجددا در ما بیدار میکند. مثل بافت اشیاء در تصاویری که در عکاسی از اشیاء ضبط میشود و یا بافت چیزهایی که در نقاشیهای طبیعتگرا برای نمایش جنسیت و حالت اشیاء به صورت واقعنما ساخته و پرداخته میشوند.
بافت بصری کاملاً دو بعدی است.این بافت همانطور که از نامش پیداست با چشم مشاهده و درک میشوند. اما تحریک کنندهی حس لامسه در مخاطب نیز هستند. بافتهای بصری را میتوان به سه نوع تقسیم کرد.
بافت تزئینی
این بافت برای تزئین سطح بهکار میرود و تابع شکل است. این بافت را میتوان با دست یا وسایل مخصوص بهوجود آورد. بافت تزئینی ممکن است بسیار منظم یا نامنظم باشد اما معمولاً نظمی نسبی دارد.
بافت خود جوش
بافت خود جوش حالت تزئینی ندارد، بلکه جزئی از روند خلاقیت بصری است. شکل و بافت از هم جدا نیستند، زیرا بافت روی سطح نیز نوعی شکل محسوب میشود. فرمهای دستی یا اتفاقی اغلب بافتی خود جوش دارند.
بافت مکانیکی
بافت مکانیکی بافتی نیست که با ابزار ترسیم مکانیکی مانند خط کش و پرگار رسم شده باشد، بلکه بافتی است که وسایل مکانیکی خاصی آنرا به وجود آورده است بنابراین تابع الزامی شکل نیست. رگههای بافت در عکس یا ترام که اغلب در چاپ دیده میشود، مثالهای خوبی از این نوع بافت است.
بافت مکانیکی در طرحهای چاپی و گرافیک رایانهای نیز دیده میشود.
بافت قابل لمس
بافت قابل لمس بافتی است که نه تنها با چشم دیده میشود، بلکه با دست هم لمس میشود. این بافت از روی سطح دو بعدی بلند میشود و حالت نقش برجسته سه بعدی پیدا میکند.
بافت ترسیمی
این بافتها به روشهای گوناگون تجربی و برای ایجاد تأثیرات بصری خالص، بدون هدف شبیهسازانه اشیاء از طبیعت بهوجود میآیند. بخش قابل توجهی از تأثیرات بصری در آثار نقاشی انتزاعی و آثار گرافیک معاصر ناشی از بهکار گرفتن این بافتهای ترسیمی است که به روشهای گوناگونی توسط هنرمندان با استفاده از عناصر مختلف ابداع میشوند.
بافتهای ترسیمی با استفاده از تراکم و تکرار خطوط، نقاط ویا نقشمایههای خاص در ترکیبهای متنوع، و یا با استفاده از لکههای تیره ـ روشن و رنگی و یا با بهکار گرفتن مواد و ابزارهای مختلف بهوجود میآیند و تلفیقی از حس بصری و حس لامسه را ایجاد میکنند.
آنچه ذکر کردیم شیوههای ایجاد بافت و کیفیتهای تصویری برای دست یافتن به ترکیببندی مطلوب در تصویر بود که این نکات کلی مبانی اصلی درترکیببندی هر طراحی چون کارت ویزیت، سربرگ و …کاربرد و اعتبار دارند.
کاربرد تیرهگی و روشنی در تصویر از دیگر روشهای ایجاد عمق و ترکیببندی مناسب در تصویر است که هم به شیوهی ترسیمی با نقوش متراکم و پراکنده و هم توسط تیرگی روشنی سطوح به این امکان میتوان دست یافت.
[۱]حسینیراد، عبدالمجید. مبانی هنرهای تجسمی (قسمت اول)(شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران، ۱۳۸۲)