وبلاگ فدک پرینت

انواع ترکیب‌بندی و چیدمان عناصر بصری در طراحی

ترکیب‌بندی تدبیری است که هنرمند یا طراح برای ایجاد وحدت وسامان بخشیدن به عناصر بصری بین بخش‌های مختلف اثر به‌کار می‌برد. در واقع ترکیب عاملی است برای نشان دادن و بیان ذهنیت هنرمند به طوری که مخاطبان اثر بتوانند به طرز موثری با او ارتباط برقرار کنند. از این نظر ترکیب‌بندی نه یک اتفاق ساده و یک جانبه از سوی هنرمند بلکه ارتباطی دو جانبه است که به واسطه‌ی وجود عناصر و کیفیات بصری و شناخت و تجربه‌ی کافی هنرمند شکل می‌گیرد. پایه و اساس طراحی گرافیک و هرگونه دیزاین بر اساس ترکیب‌بندی اجزا و عناصر بصری به‌کار رفته در آن شکل می‌گیرد و یک دیزاین یا ترکیب موفق ترکیبی است که اجزاء بصری تشکیل دهنده آن از هم قابل تفکیک نیستند. بنابر این ترکیب‌بندی علاوه‌بر گرد آوردن عناصر و سازماندهی آن‌ها طبق قوانین بصری مکمل محتوای اثر نیز هست.
در یک ترکیب وجود زمینه برای ایجاد ارتباط بصری میان عناصر و معنی‌دار شدن شکل‌ها الزامی است. بدون وجود زمینه شکلی وجود نخواهد داشت و به هین نسبت فضای منفی و مثبت نیز تعریفی پیدا نخواهند کرد. بنابراین با وجود زمینه وجود کادر نیز الزامی است و بدون در نظر گرفتن ارتباط میان عناصر بصری و کادر، ترکیبی بوجود نمی‌آید. در نهایت ترکیب و سامان بخشی به عناصر در ارتباط با شکل کادر است که انجام می‌شود. به همین‌ترتیب بسته به این‌که کادر مستطیل، مربع یا مدور باشد ترکیب خاص خود را خواهد داشت.

انواع ترکیب‌بندی

ترکیب متقارن

از انواع نخستین و در عین حال بسیار ساده‌ترین ترکیب‌بندی، نوع «قرینه» آن است و همه عناصر کادر نسبت به محورهای افقی و عمودی که از وسط اثر عبور می‌کنند سنجیده می‌شوند. اصولاً هدف از ترکیب‌بندی در هنرهای تجسمی ایجاد نوعی توازن و تعادل میان اجزای تشکیل دهنده‌یآن است. ترکیب قرینه معرف زمان، محیط و ذهنیتی آرام، متعادل و موزون و ایستا است. به همین سبب این نوع ترکیب بیشتر در زمان و جوامعی طرح و طبع شده‌است که دارای چنین ویژگی‌هایی بوده‌است. در زمان معاصر که ذهن هنرمند مضطرب، نامتعادل و پویاست، ترکیب قرینه کمتر در آثار هنرمندان این دوره مشاهده می‌شود. ایجاد ترکیب متقارن بر اساس محورهای میانی ترکیب در آثار نقاشی قدیم ایران مرسوم بوده است. در این ترکیب رنگ‌ها و شکل‌ها بر اساس محور عمودی به صورتی متقارن جایگزین می‌شوند.

ترکیب عمودی

ترکیب‌های عمودی معرف روحیه‌ای مثبت و موجب القای کیفیتی ایستا در تصویرند. ترکیب عمودی در واقع متشکل از کادری عمودی هستند که عناصر با ترکیبی ایستا در اثر قرار می‌گیرند.

ترکیب افقی

ایجاد ترکیب افقی که در وهله اول ساده و سهل به نظر می‌رسد در حقیقت نیازمند دقت و انتخاب محل درست قرار گیری عناصر است. این ترکیب که در فضایی افقی شکل می‌گیرد یادآور مناظر دریا، ساحل و افق‌های بی‌کران منتهی به آسمان است و جزء ترکیبات پویا به حساب می‌آید.

ترکیب دایره

دایره را نمادی از آسمان و عالم ملکوت می‌دانند. در بسیاری از اجتماعات اولیه برای استماع بحثی یا دیدن نمایشی، جماعت، خود به خود چنین شکل دوّاری را به خود می‌گیرند. فشار یا نیرویی که بر سطح یک قوس یا دایره فرود می‌آید در یک نقطه متمرکز نمی‌شود بلکه در سطح آن منتشر و پخش می‌گردد.
دایره به‌عنوان شکلی گسترش یافته از یک نقطه است که مبین کهکشان و عالم ملکوت و نشانگر چرخش و حرکت زمان است. در حقیقت تصور حرکت و زمان (که دو عنصر مترادفند) بدون وجود دایره امکان‌پذیر نیست. دایره بیش از هر شکل هندسی دیگر، با حرکت و پویش سر و کار پیدا می‌کند. در پرده‌ها یا ترکیب‌هایی که به‌طور مستقیم یا غیر مستقیم از شکل دایره برای ترکیب استفاده کرده‌اند، چشم با حرکت نرم و سیالی در تمام سطح اثر به چرخش در می‌آید و تجربه پویایی از فرم و خط و رنگ حاصل می‌شود. در آثار نقاشی قدیمی ایرانی نیز استفاده از زیرساخت منحنی و دایره مرسوم بوده است.

ترکیب متقاطع

ساده‌ترین نوع ترکیب، ترکیب‌بندی متقاطع است. ترکیب‌های متقاطع القا کننده‌ی تضاد هستند و بدین صورت ترکیب پویایی را ایجاد می‌کنند. تضاد بین زندگی و از پا افتادگی؛ تضاد سکون و حرکت؛ تضاد میان ایستایی و نرمش. طراحان با هوشمندی می‌توانند از نیروهای بالقوه و عناصر متقابل در ترکیب متقاطع بهره ببرند و آن‌ها را در کنار هم قرار ‌دهند.

ترکیب مثلثی

یکی دیگراز انواع ترکیب دوازده‌گانه، ترکیب مثلثی است. این نوع ترکیب از جهات بسیاری با ترکیب قرینه شباهت دارد. در دوره‌ی رنسانس ساختار ترکیب بسیاری از آثار بر اساس اشکال هندسی مثلث، دایره، و چند ضلعی شکل می‌گرفت و هنرمندان به دلیل استحکام بصری شکل‌های هندسی برای ایجاد ساختار مستحکم و متعادل ترکیب خود از این اشکال استفاده می‌کردند.

ترکیب اریب

ترکیب اریب در تصویر القا کننده عدم ایستایی و ناپایداری و نابسامانی است. اما همین عدم ناپایداری و ایستایی برای طراح خلاق زمینه‌ی خلاقیت و ایجاد ترکیبی جذاب را فراهم می‌کند.

ترکیب متمرکز و غیر متمرکز

این نوع ترکیب‌بندی در دورهٔ انسانگرای رنسانس به وفور استفاده می‌شد چرا که که انسان در این دوران مرکز ثقل هر اندیشه و بینش فرهنگی بود و در مرکز ترکیب بندی اثر قرار می‌گرفت و دیگر عناصر تشکیل دهنده اثر، همه در جهت جلب توجه بیننده به انسان عمل می‌کردند. در ترکیب‌های «غیرمتمرکز» عناصر گوناگون، انسان، طبیعت و اشیا در چندین نقطه اثر پراکنده می‌شوند و هر کدام به نوبه خود در ساختار کلی اثر نقش تعیین‌کننده‌ای دارند. چشم در این قبیل آثار در نقطه مشخصی ثابت نیست و در سرتاسر نگاره گردشی موزون دارد. بیننده در این قبیل آثار به تجربه کم‌نظیری از نور و رنگ هدایت می‌شود که در دیگر آثار کمتر شاهد آن بوده‌است. در نگار گری سنتی ایران نیز این ترکیب بسیار مورد استفاده بوده و به همین جهت در این‌گونه آثار دارای حرکت است و نگاه بیننده از سطحی به سطح دیگر در گردش است و از همین رو وجد عارف منشانه‌ای در بیننده به وجود می‌آورد.

ترکیب حلزونی

ترکیب حلزونی همانطور که از نامش پیداست یک ترکیب دورانی و اسپیرال شکل است. یکی از بدیع‌ترین نمونه‌های ترکیب حلزونی در ترکیب تابلو «معراج حضرت رسول» (ص)، اثر سلطان محمد نقاش، محفوظ در موزه بریتانیا، است.

ترکیب موّاج

ترکیب‌های موّاج به دو صورت هستند، نخست ترکیب‌های موّاجی که نشان دهنده التهاب و اضطراب هستند مانند آثار  وان گوگ که شور جنون آسای هنرمند را در سراسر منظره پبه تصویر می‌کشد و هر گونه قاعده ترکیب بندی کهن را در هم می‌شکند و با انبوه خط‌وط مسیری مواج را در توده‌ی گردان پویایی که نماد جذب کامل هنرمند در دل طبیعت است، در هم می‌پیچد. اثر شاخص از این نمونه شب پر ستاره. نمونه دیگر ترکیب مواج منظم یا ترکیب‌های موّاجی موزون و حساب شده که نظمی هندسی را به نمایش می‌گذارند.

ترکیب منتشر

در ترکیب “منتشر” نقطه عطف، فضای مثبت و منفی، نور، تمرکز و ایستایی جایی ندارد و به عوض تداوم گسترش، استمرار و پویایی جایگزین آن شده است. از نمونه‌ها ترکیب منتشر، در نگاره‌های سنتی ایران، نقاشی خاور دور قابل روئت است. در نقاشی گل و مرغ و نقاشی قهوه‌خانه‌ای عناصر تابلو از همین ترکیب در تابلو پیروی می‌کنند.